اما من به عنوان یک شهروند با توجه به تجربه زیسته چند دهه گذشته در جامعه، اگر تصمیم به اتخاذ کنش مشارکت در انتخابات را داشته باشم باید به عرض برسانم که به محور اول کمترین اعتماد را دارم. از نظر منطقی وقتی کاندیدی برای جذب رأی من شهروند حاضر به پرداخت هزینه مادی میشود، پس طبیعی است که این روند باید مستلزم بازگشت سرمایه باشد و چون از طریق قوانین جاری و میزان حقوق تعیین شده برای یک نماینده مجلس میسر نیست، پس یقین دارم هیچ نمایندهای در فقدان نظارت دقیق و شفاف بر تخلفاتش؛ پیشنهاد لابی وزیری که در آستانه استیضاح قرار دارد را برای دریافت حواله خودرو شاسی را رد نخواهد کرد. نه آخرین دکمه بسته شده یقه پیراهن مانع پایین رفتن لقمه رانتی از گلو میشود و نه پیشانی پینه بسته از سجود، او را از گفتن دروغ برحذر میدارد. تجربه چینش مدیران استان از بالاترین سطح استان تا رییس یا معاون یک اداره در شهرستانها؛ مرا به یقین میرساند که هیچ نمایندهای از سهم ایل و تبار خود در حوزه مدیریت استان کوتاه نخواهد آمد و البته این موضوع هیچ ربطی به تفکر جناحی و اصولگرا یا اصلاح طلب بودن او هم ندارد. وعدههای استخدام یا ارتقاء پست هم که آزمون خود را پس دادهاند.
ارزش محور دوم برنامههای کاندیداها برای توسعه و بهبود زندگی و معیشت هم، به دلایل زیر برایم نسبی است. چرا که یقین دارم اولاً میزان توسعه در استان تابعی از وضعیت توسعه در کل کشور است. رشد اقتصادی ارتباط تنگاتنگی با تحریمها، وضعیت تورم، میزان حقوق و دستمزد، تعرفه واردات، بهره بانکی، سود تسهیلات، قیمت اجناس و کالاها و سایر مؤلفههای اقتصادی دارد که وضعیت آنها در کل کشور تقریباً یکسان و همه آنها هم متأثر از سیاستهای کلی حاکم بر ساختار کشور هستند.
دوم اگر اعتبار عمرانی در خزانه موجود باشد چه بسا تهیه و پخش گزارشی خبری از وضعیت یک طرح عمرانی نیمه تمام توسط رسانه، میتواند به مراتب از پیگیریهای یک نماینده برای تکمیل آن پروژه مؤثرتر باشد.
خطابههای آتشین را نیز امروز به مدد هوش مصنوعی به شکل رساتری میتوان انجام داد. پس تکثیر و انتشار آنها تاثیری در کنش انتخابی من نخواهد داشت.
اگر زمینه رشد تولیدات داخلی و صادرات باشد؛ توجه و تمرکز بر گسترش امکانات پایانه مرزی مهران اجتناب ناپذیر خواهد بود. مضافاً اینکه مهران دروازه عتبات عالیات و بهصرفهترین مسیر نیز هست.
اگر زمینه سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز کشور فراهم باشد؛ بدون تردید گسترش و بهرهبرداری از ذخایر ارزشمند استان و همچنین توسعه صنایع تبدیلی پایین دستی نیز مورد توجه مسئولان قرار خواهد گرفت.
درست است که پیگیری نماینده در این حوزهها لازم و مفید خواهد بود، اما عامل اثرگذار نهایی نیست، کما اینکه رسالت اصلی نماینده چیز دیگری است!
در شرایط سخت اقتصادی کنونی آنچه برای من شهروند اهمیت دارد رویکرد و نوع شناخت یک نماینده از منشاء و علتالعلل مشکلات معیشتی مردم و بیان علت بالا رفتن تورم و فقر و فلاکتی است که بر جامعه ما حاکم است. برای من مهم است بدانم نماینده من شهروند در مجلس؛ تحریمها را مثل بعضی از آقایان نعمت میداند یا نقمت؟ علت اصلی بالا رفتن نرخ ارز و تاثیر آن بر سفره مردم چیست؟ چه راهکاری برای پایین آمدن نرخ ارز دارد؟ نظر او در باره برجام چیست؟ آن را لاشهای بدبو و متعفن میداند که باید به آتش کشیده شده و سپس دفن شود یا بیماری است زخم خورده که نجاتش برای بهبود وضعیت زندگی مردم حیاتی است؟ دیدگاه او نسبت به اف ای تی اف چیست؟ در حوزه سیاست خارجی به اولویت میدان اعتقاد دارد یا به اولویت دیپلماسی؟ به نظر مبارک آیا نیازمند تعامل سازنده با کشورهای جهان هستیم یا به تقابل اعتقاد دارد؟ رویکرد او صرفاً مبتنی بر نگاه به شرق و بی اعتمادی به غرب است یا برای تأمین منافع کشور لزوم تعامل با شرق و غرب یکسان است؟ به توسعه متوازن اعتقاد دارد یا قدرت نظامی را در اولویت قرار میدهد؟ آیا پیوستن به پیمان شانگهای را برای خروج از وضعیت کنونی کافی میداند یا نه؟ ورود نظامیان به تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، صنعتی، فرهنگی، بهداشتی، هنری، درمانی، ارتباطی، ورزشی، انتخابات و … را مفید میداند یا خیر؟ معیار او در انتخاب و بکارگیری وزرا و مدیران دولتی مبتنی بر شاخصه تخصص است یا تعهد؟
در حوزه فرهنگی نیز نوع نگاه کاندیدا به ارزشها و ضد ارزشها برایم اهمیت دارد. مؤلفههای ارزشی و ضدارزشی متعددی در جامعه وجود دارد از جمله: عدالت، ظلم، تبعیض، صداقت، دروغ، ایثار و شهادت، آزادی بیان، عفاف و حجاب، احترام به نظر و عقیده دیگران، ریا، علمگرایی، ربا خواری، عقلگرایی، قانونمداری، حقوق شهروندی، و …
رویکرد نظری و عملی کاندیدا نسبت به میزان اهمیت یا نوع اولویت بندی هر کدام از این ارزشها چگونه است؟ و در نهایت اینکه با چه معیاری تعهد عملی کاندیدا به این رویکردها برای من شهروند تضمین خواهد شد؟ در صورت اعتقاد او به اولویت هر کدام از این رویکردها؛ آیا فرد مدعی میتواند مصادیق اجرایی و عملی را در رزومه خود و در پیامهای تبلیغاتی تهیه شده به من شهروند ارایه نماید؟
درست است که خیلی از این مباحث یا کلی بوده و یا در حوزه کاری قوه مجریه است اما میدانیم که وزرای دولت به عنوان مجریان اصلی این برنامهها رای اعتماد خود را باید از نمایندگان مجلس بگیرند و خط و مشی حاکم بر فضای مجلس بر تعیین سیاستهای کلی کشور مؤثر است. پس پیشنهاد میشود کاندیداهای محترم به جای پرداختن به مباحث حاشیهای؛ به مباحث اصلی ورود کنند تا من شهروند بهتر بتوانم سمت و سوی کنش انتخاباتی خود را تعیین کنم.
کلام آخر اینکه ممکن است پاسخ کاندیدا به این مباحث اشاره به محدودیت در بیان نظر و یا ترس از رد صلاحیت باشد.
در پاسخ باید به عرض برساند شفافیت، صداقت، واقع بینی، صراحت و آزادی در بیان؛ از مبانی و اصول مورد نیاز در ساختار مدیریت و تصمیم گیری برای مشکلات کنونی کشور است و فقدان آن؛ همان پاشنه آشیلی است که وضعیت معیشت و توسعه کشور ما را در چند دهه گذشته با وجود منابع غنی موجود، به این روز انداخته است. لذا برای من شهروند محرز شده یافتن گزینه مورد نظر، که شهامت و جسارت بیان حقایق را داشته باشد در تعیین کنش انتخاباتیام نقش تعیین کننده را دارد.