✍بهروز سپیدنامه / جامعه شناس
عصر روز چهارشنبه ۱۱ تیر۱۳۹۹ خانم دکتر سارا فلاحی – نمایندۀ مردم ایلام در یازدهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی – با جمعی از هنرمندان و صاحبنظران عرصۀ فرهنگ و هنر دیدار داشت و به دغدغهها، مطالبات و پیشنهادهای آنان گوش داده و ضمن تقدیر از نظرات ارزنده دوستان، به ارائه دیدگاهشان راجع به نسبت بین هنر و سیاست پرداخته و بر اعتقاد راسخشان به نقش هنر و هنرمند در توسعۀ جامعه و تلاش برای تحقق این هدف، تأکید نمودند.
شواهد تجربی و عملکرد تعدادی از نمایندگان پیشین مجلس شورای اسلامی بیانگر آن است که تعدادی از منتخبین مردم در روزهای آغازین پس از پیروزی (دوران انتصار) با روحیۀ سلحشوری کار خود را آغاز میکنند و حل مشکل مردم را در اولویت برنامۀ کاری خود قرار میدهند. و بارها در نوعی خودارجاعی به خود نهیب میزنند که هیچگاه این رسالت را فراموش نخواهند کرد. این دوران شبیه دوران «ماه عسل» در نظریۀ «کرین برینتون» (Crane Brinton) است که انقلابیون احساس میکنند به تمام خواستههای خود رسیدهاند و باید به تمام آرمانهایی که وعدهدادهاند جامۀ عمل بپوشانند… اما تجربه نشان داده است که با گذشت زمان و سپری شدن این دوران و مزمزه کردن حلاوت قدرت سیاسی و اقتصادی و رفاه و تجمل و یکجانشینی و… «عصبیت» (از نوع ابن خلدونی) در بین منتخبین مردم رو به افول نهاده و آرمانهایی را که در قالب شعارهای انتخاباتی خود مطرح نموده بودند، شبیه قوانین رمان «جرج اورول» (George Orwell) دستخوش تغییر و دگردیسی مینمایند. در این شرایط است که آنتیتز شکل گرفته و کمکم به سنتزی منجر میشود که برایند آن شکلگیری نوعی شخصیت بیمسئولیت و بیتعهد است که مطرود مردم است.
نمایندگان منتخب دور یازدهم مجلس شورای اسلامی اگر میخواهند بر سبیل انصاف و تعهد و مسئولیت حرکت کنند و عهدی را که با مردم و خدای خویش بستهاند را فراموش نکنند و اگر میخواهند که در صفات پسندیده متمایز باشند، باید تلاش کنند تا «عصبیت» آنان حفظ شود و نگذارند که فروکاسته شود. باید به چالشها و بحرانها پاسخی مقتضی و عاقلانه دهند و گر نه اضمحلال، سرنوشت محتوم آنان است. و بر صحیفۀ عالم، نام نیکی از آنان به جای نخواهد ماند.