سهیلا مرادی روزنامه نگار//////
شاید برای همه این سوال پیش آمده باشد که چرا ما آمریکا را دشمن خود دانسته و اصولا اگر آمریکا دشمن ما است انگیزه ی وی و هم پیمانانش از این دشمنی چیست؟
برای گرفتن پاسخ این سوال باید سالها به عقب باز گردیم.بعد از جنگهای صلیبی و پایان یافتن منازعات عقیدتی بین مسلمانان و مسیحیان یک امتیاز اساسی که مسلمانان داشتند کشورهای مسیحی را آزار می داد.این امتیاز اصلی قرار گرفتن عمده کشورهای مسلمان در مناطقی از کره زمین بود که بیشترین ثروتهای خدادادی را در دل خود داشتند.نداشتن منابع ثروت پایدار خوی استعمار گری را در میان کشورهای غربی نسبت به مناطق مختلف جهان بیشتر تقویت می کرد.به همین علت غربی ها از تمام امکانات و افکار منفی خود برای حضور در آسیا(خاورمیانه) و آفریقا و ماندگار بودن این حضور به کار گرفتند.
غربی ها برای بقا و ماندگاری خود چشم طمع به ثروتهای ذخیره شده در خاورمیانه داشتند و برای بهره مند شدن از این ثروتها از هیچ تلاشی کوتاهی نمی کردند.آمریکا نیز به عنوان یک کشور که قبلا مستعمره ی انگلستان بود با خوی استعمارگری آشنا بوده و روش و منش اربابان خود در بریتانیا را در پیش گرفتند.
این خوی استعمارگری باعث شد هرکدام از کشورهای غربی در برهه های زمانی مختلف به خاک کشورهای آسیایی و آفریقایی خصوصا خاورمیانه تجاوز کرده و با رفتارهای وحشیانه در لباس خوش رنگ و لعاب تمدن غربی ثروتهای این کشورها را غارت می کردند.اما این غارتگری غربی ها رفته رفته جان مردمان کشورهای غارت شده را به لب رسانده و مقاومتهای مردمی در برابر تجاوزها شدت گرفت.بی لیاقتی سردمداران و حاکمان ان زمان کشورهای مستعمره, مردم را بر آن داشت که برای مقابله با استعمارگران خود به میدان آمده و تلاش کنند انها را از سرزمینهای خود بیرون کنند.
در میان همه مناطقی که مستعمره غربی ها بودند خاورمیانه و در خاورمیانه ایران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بودند.دلیل اهمیت خاورمیانه این بود که همه ثروتها و نعمتهای ارزشمند خدادادی در این منطقه موجود بوده و به طبع همین موضوع ایران یکی از ثروتمندترین کشورها از لحاظ منابع زیرزمینی خصوصا نفت و گاز به شمار می آمد.به همین دلیل غربی های استعمارگر به هیج دلیل حاضر نبودند دست خود را از ثروتهای ایران زمین کوتاه ببینند.در مقابل اما اکثر حکومتهایی که در آن سالها قدرت را در ایران در دست داشتند یا مستقیما دست نشانده غرب بودند و یا جرات مقابله با استعمارگران را نداشتند.ولی مردم ایران با سردمداری بزرگ مردانی که نامشان در تاریخ ثبت شده است بارها بر علیه بیگانگان قیام کرده و همواره تلاش می کردند غربی ها را از کشور خود خارج سازند.
این مقاومت ملت ایران سالهای سال به طول انجامیده و در نهایت در بهمن ماه ۵۷ به ثمر نشسته و دست بیگانگان از ثروتهای این مرز و بوم کوتاه گردید.اما غربی ها کوتاه نیامده و تلاش خود را برای تسلط مجدد بر ایران چندین برابر کردند.
با توجه به مطالب ذکر شده می توان
گفت که دشمنی غربی ها با ایران و ایرانی ریشه ی تاریخی داشته و مهمترین علت آن تسلط بر ثروتهای ملت ایران است.
دشمنی امریکا و غرب با ملت ایران بعد از پیروزی انقلاب وارد فاز جدیدی شده و شدت بیشتری نسبت به قبل به خود گرفت.غربی ها نمی خواستند انقلاب ملت ایران برای کشورهای منطقه الگو شده و دست انها را از ثروتهای دیگر کشورها هم کوتاه سازد .به همین دلیل هم به دشمنی با ایرانی ها با شدت بیشتر ادامه دادند و هم با فتنه انگیزی ها و تحمیل جنگهای مختلف همواره بهانه ی حضور خود در منطقه را ایجاد می کردند.
جنگ تحمیلی ۸ ساله درست ۲ سال بعد از پیروزی انقلاب توسط غربی ها و دست نشانده بعثی آنها بر علیه ملت ایران آغاز شد . ما در جنگ ۸ ساله فقط با عراق طرف نبودیم.غربی ها با این امید که انقلاب نوپای ایران را از پای دراورده و باز هم به ایران وارد شوند تمام امکانات نظامی و لجستیکی و مالی خود را در حمایت از ارتش بعث بکار گرفتند .ولی ملت ایران با دفاع اعتقادی از مرزهای کشور و فدا کردن جان و مال خود اجازه ی تعبیر خواب باطل غربی ها را ندادند.بعد از اتمام جنگ هم دشمنی غربی ها با ایران ادامه داشت و هر فتنه ای که در ایران و در کشورهای همسایه ی ما رخ می داد ریشه های آن در کاخ سفید و دستگاه های امنیتی و جاسوسی غربی ها آب می خورد.
غربی ها از دشمنی با ملت ایران و تلاش برای تسلط مجدد بر ثروتهای منطقه دست بر نداشته و در سالهای اخیر با راه اندازی فتنه های طالبان و داعش و …. جنگهای مختلفی را در منطقه به راه انداخته تا بهانه ای برای حضور در منطقه داشته باشند.متاسفانه در این بین برخی از کشورهای منطقه هم به جای خودباوری و تکیه بر توان داخلی خود به صورت تام وابسته ی غربی ها بوده و به حیاط خلوت آمریکایی ها و اروپایی های همراه با سیاستهای امریکا تبدیل شده اند.این مهم نباید فراموش شود که جنس دشمنی آمریکا و همدستانش با ملت ایران و دیگر ممالک منطقه تفاوت چندانی ندارد . تنها شدت دشمنی با ایران به این علت ببشتر و جدی تر است که ما در برابر فتنه گری های آمریکا ایستادگی کرده و تا امروز اجازه ی تسلط مجدد آنها بر ثروتهای کشور را نداده ایم.مبارزات ملت ایران با استعمار و حکومتهای دست نشانده انها از زمان مشروطه رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته و بعد از کودتای ۲۸ مرداد وارد فاز جدیدی شد.ملت ما سالهای سال با دشمنی علنی غرب مقابله کرد تا توانست انها را از کشور بیرون سازد . یک نتیجه ی بسیار مهم و تاثیرگذاری که از این همه سال مبارزه کسب شده این است که همگان به خوبی درک کرده اند آمریکا و انگلیس و …. دشمن ملت ایران بوده و نمی خواهند این کشور با ثروت و پیشینه ی تاریخی پر از افتخاری که دارد قدرت بیشتری کسب کرده و در برابر انها ایستادگی نماید.
امروز شاهد آن هستیم که بر خلاف تلاشهای غرب انقلاب ملت ایران به دیگر کشورهای منطقه هم صادر گردیده و دیکتاتورهای دست نشانده که زمانی غلام حلقه به گوش اربابان غربی بودند یکی پس از دیگری توسط مردم اگاه به زیر کشده شده و نابود می شوند.
▪️کلام اخر
نتیجه ای که از گفتار فوق می گیریم این است که دشمنی امریکا و غربی ها با ملت ایران موضوع اثبات شده ای بوده و ریشه در خوی استعمارگری آنها و داشتن چشم طمع به ثروت ملت ایران دارد.اینکه برخی در داخل با نگاه خوشبینانه تصور می کنند می شود به غربی ها اعتماد کرد کاملا اشتباه است.نمونه مسلم بدعهدی و غیرقابل اعتماد بودن غربی ها , توافقنامه برجام و خروج بی دلیل امریکا از ان بود.آمریکا از این که ایران بخواهد کشوری مستقل و قدرتمند بوده و وابستگی به غرب نداشته باشد هراس دارد.آمریکا خوب می داند وجود یک کشور مستقل و قدرتمند در خاورمیانه برای آنها یک تهدید به حساب می آید به همین علت تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا اجازه ندهد ایران به قدرت و جایگاهی که حقش را دارد برسد.ولی با وجود تمام دشمنی های امریکا و همراهانش ملت ایران راه خود را پیدا کرده و مسیر پیشرفت و ترقی را طی می نماید.مردم ایران باید بدانند که آمریکا هیچگاه دوست ما نبوده و چشم طمعی که به ثروتهای کشور ما دارد چشم وجدان سردمداران این کشور و هم پیمانانش را کور کرده است.بدون شک با شناخت دقیق و عمیق تر دشمنان خواهیم توانست در مقابل فتنه های انها ایستادگی کرده و به جایگاه واقعی که حق کشورمان است برسیم.