چه کسی گفته ما موفق نیستیم و دچار پسرفت شده ایم !!؟ پس این افزایش همه جوره چیست ؟ افزایش افزایش است و همواره معنی پیشرفت دارد ؛ حالا چه اهمیتی دارد که افزایش مربوط به ازدیاد خشم و رشد فقر وفلاکت در جامعه باشد ؟ این میزان از به هم ریختگی و نابسامانی به هرحال دستاورد چشمگیری است . واقعا هنر میخواهد از یک جامعه ی با پتانسیل و استعداد سرشار ، مردمانی این چنین بی رمق و ناامید ساخت!
از آنجا که پشتوانه محکمی در مورد تاثیر مسائل اجتماعی در بروز رفتار افراد از جمله گرایش و اقدام به خودکشی وجود دارد ، بشدت خواهانیم که مسئولان و متولیان امور در حوزه بهزیستی و آسیب های اجتماعی به بررسی دقیق این دست مشکلات بپردازند که شناخت کامل و صحیح آسیبها نیمی از چاره جویی و پاسخگویی به آنهاست. نادیده گرفتن آسیب های اجتماعی خود عامل تشدید و مضاعف شدن این دست مشکلات است. این آسیبها در ابتدا به صورت زیر زمینی و پنهان و حال به صورت آشکار و عینی در جامعه رشد میکنند و انگار علی رغم هشدار های طولانی مدت افراد متخصص از مرحله پیشگیری عبور کرده ایم و ناگزیر چاره به درمان میبریم که میدانیم احتمالا کار از کار گذشته است . شاید بهتر باشد هر بار برای توجیه ناکارآمدی های مدیریتی و کم کاری هایمان در زمینه آسیب های اجتماعی تنها به مسائل کلان کشوری متوسل نشویم که اگر آن مورد در حوزه اختیارات ما نیست ؛ حداقل میتوانستیم تمام قد به وظایف تعیین شده خودمان پایبند باشیم که اگر چنین میکردیم استهلاکی این چنین در جامعه رخ نمی داد. یک نگاه غیر علمی به سطح شهر و روستا از گستره متکدیان، درگیری ها و تنش های خیابانی بی حوصلگی و خشم جامعه میشود عمق آسیب را به عینه دریافت و آیا متولیان نمی بینند!؟؟
آسیب شناسی اجتماعی ارتباط نزدیک و معناداری با روانشناسی دارد و از این رو تصور بنده به عنوان یک روانشناس در مورد خودکشی که تحت تاثیر سایر آسیب های اجتماعی قرار دارد این است که میتوان شیوع مضاعف آن را هم ارز با سبقت گرفتن فشار های کنونی ( به ویژه فشار های اقتصادی) نسبت به سطح تاب آوری مردم دانست . خودکشی در یک چرخه معیوب با سایر آسیب ها قرار دارد و از رشد آنها قوت میگیرد. احساس جدایی سیاست گذاران و کاهش نزدیکی و همبستگی با اجتماع و همچنین احساس مخمصه از فراگیر ترین افکاری است که در افرادی که با مرگ خودخواسته از دنیا رفته اند دیده شده است . معضلاتی که تبعاتش ثبات و بقای یک خانواده را به هم میریزد به عنوان یک پدیده فردی قلمداد نمیشود بلکه خانواده را به هم ریخته و درگیر ساخته ، بنابراین خودکشی امروز بیش از یک پدیده فردی ، اپیدمی شده و آسیب اجتماعی شناخته میشود. مارک ویلیامز در این مورد ادعا میکند که اگرچه خودکشی توسط بسیاری از مردم به عنوان فریادی برای کمک خواهی شناخته میشود ولی دقیق تر آن است که آن را فریادی برای رنج توصیف کنیم . فریادی از درد و رنج !
فقر که به عنوان مادر آسیبها و اساس بسیاری از انحرافات اجتماعی به شمار میرود ؛ نتیجه ای جز افزایش احتمال شکست در رسیدن به هدف های معین را ندارد و در نتیجه از محرک های واقعی ایجاد سرخوردگی در جامعه است . تا آنجا که فقر قابلیت ابتلای افراد به مشکلات روانی را تا بیش از یک ونیم برابر افزایش میدهد. فقر به مردم اجازه پیشروی به سمت نیازهایی بالاتر از نیاز های اولیه را نمیدهد و حتی گاهی فقر مزمن آسیب در نواحی مغزی و کاهش یادگیری را نیز به دنبال دارد .
در این وانفسای مرگ و زیست و تقلا و دست و پا زدن های اجتماعی ، سنگ اندازی و ممانعت از فعالیت افرادی را شاهدیم که با حمایت آنها میشد رشدی نسبی را در جامعه رقم زد . در این استان چه استعدادها و قابلیت های که در دایره خودی و بیخودی مغفول مانده و سیاست گذاران از مشورت در باب تصمیماتشان خود را بی نیاز می دانند. توهم دانایی و اشراف بر سیطره مسئولیت امروز مانع بزرگ اثر گذرای متولیان بر رفاه و آرامش جامعه است.
و اما پیشنهاد و شاید راهکار:
در واقع ایده آل ترین پیشنهاد غیر قابل اجرا فقر را ریشه کن کن و رفاه را بیافرین است .
اما واقع گرایانه تر 👇
⚪ افزایش برگزاری نشست های علمی ، برپایی هیئت های اندیشه ورز و نقاد وهمچنین بهره برداری حداکثری از ظرفیت ها و افراد مستعد استان که علم آخرین و بهترین سنگر نجات است.
⚪ برگزاری کلاس های آموزشی به ویژه برای افراد کم بضاعت و مخصوصا در بستر رسانه ها
⚪ اورژانس اجتماعی از قبیل خدماتی است که به منظور جایگزینی مداخلات اجتماعی قبل از مداخلات قضایی شکل گرفت و اکنون شاهد استقبال از آن هستیم . بهبود خدمات آن و افزایش سرویس های تلفنی یقینا موثر خواهد بود.
⚪ حمایت مضاعف و مداوم از آسیب دیدگان اجتماعی تا احیا و تقویت این بخش از جامعه نه تنها توسط نهاد های سیاسی که باید توسط اقشار دیگر و حتی مردم عادی هم مورد توجه قرار گیرد ؛ هر قدر نهادی بیشتر در بطن یک آسیب قرار داشته باشد و با آن در تماس بالاتری باشد در برخورد مناسب با آن آسیب هدفمند تر است
و …
ادامه نظرات با اندیشمندان دیگر…..
بیشتر بخوانید:
خودکشی؛ از تعارض اجتماعی تا نقش مهم مسئولان در کاهش زمینه خودکشی