اشراف، شریف، شرافت، مشرف، شرافتمند و … همگی از مشتقات «شرف» هستند. فرهنگ دهخدا «شرف» را به معنای بناهایی که دارای کنگره بلند هستند تعریف کرده و فرهنگ عمید «شرف» را به معنای افتخار و بزرگی!
اما سوال این است افراد باید چه ویژگی یا شاخصهایی را داشته باشند تا آنها را شریف و شرافتمند نامید؟!
اسلام «شرافت» را به معنای مقام و منزلتی تعریف کرده که انسان بتواند واجد خصلت جانشینی خدا بر روی زمین باشد. صداقت، عدالت، شناخت، توانمندی، علم، وفای به عهد و مهربانی از ویژگیهای مورد نظر برای داشتن شرافت از نظر اسلام است.
زمانی که فئودالیسم در جامعه غرب رایج بود، اشراف به طبقه زمیندار و سرمایهدار اطلاق میشد. اما با گسترش رنسانس و انقلاب علمی در مغرب زمین و سپس نهادینه شدن مدرنیته، شاخصها و معرفهای «اشراف» هم دچار دگرگونی شد و مفهوم «شرافتمند» نمیتوانست صرفاً شامل طبقه زمیندار و کاپیتال جامعه باشد.
برای فهم شاخصهای انسان «شرافتمند» در ایران باستان باید به سراغ آموزههای اصلی آیین زرتشت؛ یعنی همان پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک رفت. مایه مباهات است که فرهنگ ایرانی برتری را نه در دارایی و سرمایه؛ بلکه در پندار، گفتار و کردار نیک دانسته است. البته برای رسیدن به تعریفی از شرافت، یک اصل دیگر لازم هست و آن عبارت است از هماهنگی و همنوایی این سه شاخص مهم با همدیگر!
بر این اساس باید گفت در فرهنگ ایرانی، انسان «شرافتمند» به کسی اطلاق میشود که پندار، گفتار و کردار او اولا نیک باشد؛ یعنی در راستای خیر عمومی باشد و دوم اینکه هر سه با هم هماهنگ و بر هم منطبق باشند!
حالا ممکن است مصلحت ایجاب کند که فرد آنچه میگوید یا انجام میدهد لزوماً با فهمی که از واقعیت موجود دارد منطبق نباشد. در این شرایط باید گفت معیار برای تشخیص میزان شرف همانا اصل خیر عمومی است. یعنی اگر عدم تطابق باور و عقیده با گفتار و کردار به خاطر منافع و خیر عمومی باشد، میشود آن را نادیده گرفت. اما اگر این اختلاف و تضاد بین فهم فرد از واقعیت موجود و گفتار و کردارش بر اساس فرصت طلبی شخصی باشد، نه تنها شرافتمد نیست بلکه مصداق عینی و بارز پوپولیسم و عوامفریبی است.
بررسی جوامع توسعه یافته نشان میدهد شفافیت و آزادی بیان در سطحی از نهادمندی قرار دارد که در بیشتر موارد نیازی به پنهان کاری، ریاکاری و پوپولیسم نیست. افراد همانگونه میگویند یا عمل میکنند که واقعاً باور دارند. اگرچه ممکن است باور، گفتار و عمل آنها در راستای خیر عمومی نباشد.
اما متاسفانه در جوامع توسعه نیافته لزوماً تطابق و همنوایی بین باور، گفتار و عمل افراد و شخصیتها وجود ندارد. شاید به همین خاطر است که پدیده «ریاکاری» به یکی از آسیبهای جدی فرهنگی جامعه ما بدل شده است. این در حالی است که در آیین اسلام ریاکاری یکی از رذیلتهای اخلاقی به شمار میرود.
اندر مفهوم شرافت
به نظر میرسد در جامعه ما، بسیاری از مفاهیم از ماهیت و معنای اصیل خود تهی شدهاند و به همین خاطر یکی از الزامات، تعریف مفاهیم است و شاید یکی از این مفاهیم «شرف» یا شرافت باشد
لینک کوتاه : https://ilamghalam.ir/?p=12300
- نویسنده : اکبر امیدی دکتر جامع شناسی
- منبع : ایلام قلم
- بدون دیدگاه