در سال دست کم ۱۰ تا ۱۵ خانواده در ایلام محروم تر از همیشه(از لحاظ توجه مسئولین) قربانی ارتش زیرزمینی بعث می شوند که با وجود گذشت ۲۳ سال از اعلام آتش بس هنوز به واسطه ی بی کفایتی نیروهای خودی به ماموریت خود در پهنه جغرافیای استان ایلام ادامه می دهند…
درست در حالی که از اعتباراتی که باید خرج من و شما شود در عراق هزینه می شود و زمانی که نیروهای خودی جبهه را رها کرده اند سربازان صدام ملعون به آرامی به ماموریت محوله خود پرداخته و به صورت میانگین هر ماه یکبار خانواده ای را در استان ایلام داغدار میکنند..
این بار اما قرعه به نام چهار کودک ۸ تا ۱۲ ساله افتاد که با وجود اینکه سالها بعد از اعلام آتش بس به دنیا آمده اند باید تن نحیفشان سهم خود را از زخم جنگ برداشته و دست و پای خود را در اوج معصومیت و بیگناهی از دست بدهند…
چهار کودک بیگناه و سرشار از رویای زندگی گناهی نداشتند جز اینکه در سرزمین بی کفایتی ها ناخواسته به دنیا آمده اند،گناهی ندارند جز اینکه کمترین حقشان که داشتن امنیت جانی است را سربازان زیرخاکی عراقی و بی کفایتی های خودی ها از آنها گرفته است…
این اتفاق نزدیک به روستای بان رحمان از توابع مهران خون رنگ رخ داده است،مهرانی که گویا هنوز خون به این آب و خاک بدهکار است،۴ کودک از عشایر منطقه به وسطه ی شعارهای مکرر ما مبنی بر وجود امنیت سرمست بازی های کودکانه بوده اند که ناگاه انفجاری مهیب زخمهایی ماندگار را بر پیکرشان وارد کرده است.قطع دست و پا برای کودک ۸ ساله دردناک ترین اتفاقی است که می تواند در تاریخ معاصر برای یک نونهال رقم بخورد…
دولتمردان و مسئولین ریز و درشتی که ایلام را از مناطق جنگی خارج کرده و برای خودنمایی قبل از هر استان جنگ زده ی دیگر پایان بازسازی را در استان اعلام کرده و تیم های خنثی سازی مین را بسیج نکرده اند بصورت مستقیم در رخداد این تراژدی نقش داشته و مدیون خون پاک این کودکان هستند…
تصویر پیوست سه تن از کودکانی است که در این حادثه بدنشان تکه تکه شده و قطع عضو شده اند،متاسفانه از نفر چهارم این رخداد تصویری بدست ما نرسیده است،انفجار مین هرساله قربانی های خود را از ایلام گرفته و گویا قرار است خون پاک مردم استان ایلام به پای بی کفایتی های مسئولین همواره ریخته شود و اعتباری که باید برای پاکسازی و بازسازی ایلام و مهران هزینه شود از ناکجا آبادها سر در آورد…