#کلیه_فروشی
▪نمیدانم اینکه این روزها از روی اجبار و وظیفه راوی دردهای جانسوز شده ایم چه حکایتی دارد؟ولی هرچه باشد برای من یکی اثبات شد که چرا خبرنگاری جز مشاغل سخت به حساب می آید.حقیقتا امشب شنیدن صدای این جوان ایلامی که با وجود داشتن زن و فرزند برای ۸ میلیون تومان حاضر به فروش کلیه ی خود شده است نفسهایم را به شماره انداخت.
▪این جوان ۲۷ سال سن دارد و زن و فرزند دارد.برای حل مشکلات معیشتی و پرداخت بدهی هایی که از بابت متضرر شدن در کاسبی بالا آورده در سطح شهر ایلام فراخوان داده و یکی از کلیه هایش را به معرض فروش گذاشته است.
▪خیلی درد دارد,خود رمان چهارفصلی از غم و اشک و سوزش استخوان را به همراه دارد وقتی که می شنوی یک جوان ۲۷ ساله می خواهد برای حل مشکلاتش کلیه اش را آن هم در بهترین سالهای عمر بفروشد.
مسئول,استاندار,نماینده ,مدیر ,حاجی ,برادر,امشب راحت بخوابید , اندوخته هایتان را سخت محافظت کنید,مبادا فردا روز همین جوانها از روی اجبار و فقر مال و زندگی و هست و نیستتان را یکجا غارت کنند.
https://t.me/joinchat/AAAAAEEK_dYpJNaPdrUHyA
