همه چیز با فاصله گرفتن بشر از رفتارهای منطقی و انسانی و البته استاندارد تغییر کرد ، مدیرکل منابع طبیعی به جای اینکه به فکر نجات بلوط باشد نگران بود که نکند همکار خانمش بدون چادر پشت میز کار نشسته و یا یک و زن و مرد همکار همزمان در یک اتاق حضور داشته باشند …
فرهنگ غنی ما در باره حفظ و نگه داشت جنگلها روز به روز ضعیف تر شده و مشکلات رفاهی و اقتصادی جامعه همه را از اولویت پاسداشت جنگلها دور نگه داشته است ، تغییرات اقلیمی و بارندگی های ضعیف زادآوری بلوط را متوقف کرده و همه این مسائل و امثالهم خبر از مرگ تدریجی جنگل های زاگرس می دهد …
اما آفت اصلی که مرگ جنگلهای بانکول را تراژدیک کرده و جلو انداخته است تخریب جنگل و درختان هزارساله بلوط برای برخی ساخت و سازها و ایجاد سایت استخراج گاز از منطقه می باشد …
مخالف توسعه و برداشت نفت و گاز از استان نیستیم ، هرچند مردم ایلام از این ثروت بی بهره بوده و شیره جان زمین ما را میمکند و در کام از ما بهتران می کنند ولی به هر حال قدرت متوقف کردن این برداشت ها را نداریم ، اما آن مسئولی که می تواند از تخریب جنگل جلوگیری کرده و برای اینکه وزارت نفت و شرکتهای نور چشمی که پیمان گرفته اند کمتر هزینه کند بیشترین تخریب را تحمیل می کند باید روزی منتظر خورد شدن استخوان عزیزانش مانند شاخه های این درختان باشد …
علم پیشرفت کرده و در مستندهای علمی مشاهده می کنیم که وقتی قرار است یک پروژه تحت هر عنوانی در دل جنگل اجرا شود چه تمهیداتی اندیشیده می شود که جنگل و طبیعت خسارت نبیند ، فرق بین مسئولین آنها که اولویتشان حفظ جنگلها است و مسئولین ما که بله قربان گفتن به مافوق برای حفظ صندلی تنها هنرشان است به اندازه یک نوجوان در جوامع متمدن شعور مدیریت نداشته و در نتیجه همین ضعف های گسترده ضرباتی را به منابع و طبیعت کشور و استان می زنند که اگر داعش ماموریتش نمیه تمام نمی ماند باز هم مانند مسئولین امروز ما این همه خرابی به بار نمی آورد …
حال بانکول و درختان کهنسال ایم منطقه و محیط زیست جانوری آنجا به هیچ وجه مناسب نبوده و اگر دلسوزی به موقع ورود نکند باید فاتحه جاهای بانکول را برای همیشه تلاوت کرد ، امام جمعه ایلام در این سالها نشان داده قدری دلسوز تر از دیگران هوای جنگل را دارد باید به این مهم ورود کرده و اجازه تخریب بیش از پیش بانکول را ندهد …
بیشتر بخوانید: