با کنار هم گذاشتن قطعات پازل می توان چنین نتیجه گرفت بحرانی که امروز کشور ما را هم در داخل و هم در خارج از مرزها دچار کرده است نتیجه ی نفوذ روسیه در کشور و بازی باخت باخت رجال ما با تزارهای کمونیست می باشد …
رهبر انقلاب و شخص اول مملکت در سالهای اخیر و از روی تیزبینی و موقعیت شناسی بارها به درستی در خصوص پروسه خطرناک نفوذ هشدار داده است ، ایشان به کرات به خطرات نفوذ در کشور اشاره داشته و تلاش کرده است صاحبان تصمیم و سیاست گذاران را آگاه نماید ، ایشان در مورد نفوذ سخنان زیادی را عنوان نموده اما هیچگاه این مسئله را به یک کشور خاص منحصر ندانسته و نسبت به نفوذ بیگانگان همواره هشدار داده است،ولی متاسفانه عده ای در کشور که ادعای تابعیت از ولایت را دارند از کنار این میزان از حساسیت رهبر انقلاب عبور کرده و نفوذ را منحصر به اسرائیل و آمریکا و عربستان دانسته و از نفوذ روسها غافل مانده اند …
در نتیجه سیاست گذاری های اشتباه روسیه تزاری بیش از آنچه تصور مخاطب باشد در کشور ما و در سطوح مختلف نفوذ کرده است ، امروز با در کنار هم قرار دادن قطعات پازلی که خروجی نفوذ روسیه در کشور است می توان به سادگی پی برد که روسیه در ایران به دنبال چیست و اصولا یک ایران ضعیف چه خاصیت هایی برای تزارها دارد …
روسیه با آغاز تهاجم به کشور اوکراین خود را در مقابل جبهه متحد غرب برای اعمال تحریم های گسترده قرار داد ، تحریم های فلج کننده ای که تا پیش از این برای هیچ کشور دیگری به کار برده نشده اند ، به همین علت روسیه به ابزارهای موازی برای دوام زیر بار تحریم های فشرده نیاز داشت …
چین با وجود نزدیکی بسیار زیاد به روسیه در این بازی خوب مهره گردانی کرده و غیر از چند مورد دفاع لفظی به هیچ وجه وارد دامی که روسیه برای متحدانش پهن کرده بود نشد ، حتی در هیچ کدام از قطعنامه های شورای امنیت بر علیه روسیه از اختیار حق وتوی خود استفاده نکرد ، اما در مقابل ایران در حالی که می توانست از جنگ روسیه و اوکراین بیشترین استفاده را ببرد در کمال تاسف بازی باخت باخت را در پیش گرفت و همانطور که در ادامه عنوان می شود کاملا ناخواسته فریب تزارها را خورده و امنیت داخلی خود را نیز به واسطه ی نفوذ روسیه خدشه دار کرد…
روسیه بعد از تهاجم به اوکراین کانون اصلی توجهات افکار عمومی دنیا شده و اجماع جهانی شدیدی بر علیه این کشور ایجاد گردیده بود ، سیاست گذاران روسی به یک چالش جدید نیاز داشتند که چندین آورده مثبت برای آنها داشته باشد و افکار عمومی دنیا را منحرف نماید ، تنها گزینه ای که میتوانست همه جوره برای روس ها فایده باشد ایران بود ، برنامه ریزی ایجاد یک بحران داخلی در ایران و به خیابان کشاندن جوانان معترض و فوکوس رسانه های جهان روی موضوع ایران در اولین مرحله کانون توجهات را از روسیه و اوکراین به سمت ایران تغییر داد و در نتیجه روسیه به اهدافی که در ادامه آمده است دست پیدا کرد …
رئیسی در بهترین زمان ممکن جراحی اقتصادی را در کشور انجام داد ، موضوعی که هرچند دیر ولی واجب و برای کشور حیاتی بود ، این جراحی فشار اقتصادی زیادی را به مردم وارد کرد ، دولت هم سیاستهای خوبی را برای کاهش این فشار در نظر گرفته بود ، اما به هر حال فشار اقتصادی ایجاد شده سطح نارضایتی در جامعه ی ایرانی را بسیار بالا برده و همه چیز منتظر یک جرقه بود ، در شرایطی که زخم جراحی اقتصادی بر کالبد جامعه اثر گذاشته بود عده ای که بی شک بعدها پروسه نفوذی بودن و یا ساده لوح بودن آنها اثبات می شود با فشارهای بی دلیل بر مردم از طریق رفتارهایی مانند گشت ارشاد و … روز به روز شدت عصبانیت ملت را بالا برده و جرقه ی لازم برای ایجاد ناامنی ها از همین طریق زده شد …
متاسفانه خواص ما نیز از روی ناآگاهی در زمین دست های پشت پرده (روسیه) ایجاد بحران در کشور بازی کرده و با عمل و کلام بدون پشتوانه عقلانی آب در آسیاب دشمن ریختند ، تزارها جامعه شناسی ایران را بهتر از صاحبان تصمیم در داخل کشور بلد هستند ، بیس اصلی برنامه ریزی آنها نارضایتی مردم از شرایط اقتصادی کشور که در نتیجه دخالتهای خود آنها در سالهای اخیر بیشتر شده است بوده و فقط جرقه آغاز ناامنی ها را نیاز داشت…