شک نداشته باشید که اگر در جامعه ای اکثریت رسانه ها و روزنامه نگاران به معنای واقعی کلمه وابستگی نداشته و وظیفه خود را به درستی انجام دهند ، وضعیت آن جامعه به مراتب بهتر خواهد بود ، سواستفاده ها از مقام و جایگاه کاهش خواهد یافت و فضا برای اختلاس گران و ناکارآمدها بسیار ناامن خواهد شد ، قطعا چنین جامعه ای جای بهتری برای زندگی خواهد بود …
وقتی یک رسانه و خبرنگار وابستگی حزبی و جریانی داشته باشد حتی اگر بدترین عملکرد و اتفاقات را در حزب و دولت و جریانی که به آن تعلق دارد ببیند باید حقیقت را وارونه جلوه داده و به همین دلیل فرسنگها با رسالت اصلی خویش فاصله می گیرد ، نمونه این افراد و رسانه ها را در استان خودمان ایلام کم نداریم …
برخی رسانه ها و روزنامه نگاران هم به خاطر مشکلات معیشتی و برخی نیز به خاطر راه باز شکایت ها و دادگاهی شدن ها عطای رویکرد انتقادی را به لقایش بخشیده و به قول بزرگان دست روی کلاه خودشان گذاشته و هزینه چندانی برای خواستگاه اصلی خود یعنی مردم پرداخت نمی کنند …
شرایط در یک جامعه وقتی غیر قابل تحمل می شود که تعداد رسانه های مردمی و واقعا مستقل در اقلیت محض قرار داشته و رسانه های وابسته و جریانی و آنها که منافع شخصی را به منافع جمعی ترجیح می دهند در اکثریت مطلق قرار می گیرند، در چنین شرایطی هزینه های نقادی به شدت بالا می رود ، ادامه فعالیت برای اندک رسانه های منتقد سخت شده و همه چیز فرسایشی خواهد شد …
این جامعه به بهشت مسئولین ،مدیران و کار به دستهایی که به دنبال سوءاستفاده از جایگاه و مقام خود هستند تبدیل می شود ، وقتی صدای منتقد به هر روشی که امکان دارد خفه می شود و از ضعف معیشتی رسانه ها برای ساکت کردن صدای نقدها سوء استفاده می شود دیگر نمی توان انتظار اتفاقات شیرین و مثبت را داشت …
امروز استاندار ایلام به اتفاق سپهر خلجی رئیس شورای اطلاع رسانی دولت در شورای اداری استان شرکت کرده است ، آنطور که برخی رسانه ها گزارش داده اند فضای جلسه به اندازه ای گل و بلبل و مدام تعریف و تمجید استاندار و مسئولین سر زبانها بوده که خود استاندار به خاطر اینکه مهمان تهرانی تصور نکند این اتفاق از پیش هماهنگ شده بوده طی تذکری عنوان میکند که تمجید دیگر کافی است …
روی سخن نگارنده با همکاران رسانه ای است(تکلیف کسانی که بدون داشتن کمترین دانش و توانی فقط با هدف تمجید وارد فضا شده اند مشخص است) مردم نسبت به گذشته بیشتر به واقعیتها دسترسی دارند ، اینکه ما تمجید کنیم و مردم اثر این عملکردهای تمجید شده را در شهر و دیار خود نبینند توهین به شعور خود می دانند ، اصولا وظیفه رسانه تعریف و تمجید آن هم در شرایطی که همگان شاهد ضعف عملکردها و مشکلات جاری در استان و عدم تحقق وعده ها هستند نیست ، این رویه ها فقط شان رسانه را پایین می آورد ، وقتی به عنوان روزنامه نگاری فعالیت می کنیم که همه قدرت و ارزش و جایگاه خود را از مردم دارد نباید به خاطر منافع شخصی منفعت عمومی را نادیده بگیریم ، فقر شدید مخاطب کمترین تنبیهی است که مردم برای این دست رسانه ها در نظر میگیرند، مشکلی که این روزها دامان بسیاری از رسانه ها را گرفته است …