رعایت اخلاق جامعه را به یکدیگر نزدیک کرده و در نقطه مقابل آن بی اخلاقی روز به روز فاصله ها را در بین افراد جامعه بیشتر می کند ، گسست اخلاقی جامعه قدرت مردم را کاهش داده و در عوض اگر جامعه دارای حسن خلق باشد اعتماد همبستگی و اتحاد لازم بین آنها ایجاد شده و قدرتشان افزایش می یابد ، پس برای مدیریت یک جامعه باید بی اخلاقی را رواج داده و انسان ها را از یکدیگر دور کرد ، دست های پشت پرده برای رسیدن به اهداف خود بی ارزش ترین انسانها را مجری سیاستهای رواج بی اخلاقی در جامعه می کنند ، افرادی که در ظاهر متظاهر بوده و برای نفوذ در جامعه و رسیدن به اخبار قابل فروش هم چرب زبان هستند و هم خود را مبادی آداب انسانی و معنوی نشان می دهند ، چنین افرادی در لایه های مختلف جامعه رسوخ کرده و زنجیره اعتماد و همبستگی مردم را قطع میکنند.
آدم فروشی یکی از ضد اخلاقهایی است که امروز کاملا حساب شده در جامعه رواج پیدا کرده است.
در جامعه ای که قرار است قدرت مردم تعیین کننده باشد اصولا برای آدم فروشی قیمتی تعیین نشده و چنین مسئله ی ضد اخلاقی اصلا بازاری ندارد ، اما در جامعه ای که قرار است قدرت از مردم گرفته شده و در جایی دیگر متمرکز شود بازار فروش انسان داغ بوده و کسانی که آدم فروشی می کنند به سرعت منافعشان تامین شده و نیازی نیست در شغلی دیگر به خود زحمت کار و تلاش بدهند.
شک نداشته باشید که اگر در جامعه آدم فروشی رواج پیدا کند قطعا منفعتی برای خریداران دارد چرا که اگر خریداری وجود نداشته باشد و قیمت مناسبی به فروشندگان پرداخت نشود کسی مبادرت به آدم فروشی نخواهد کرد ، اصولا در جامعه ای که همه چیز حول محور قدرت مردم متمرکز باشد آدم فروشی اصلا رواج نخواهد یافت.
پروسه آدم فروشی تنها به یک کشور و یک برهه زمانی خلاصه نمی شود ، مطالعه تاریخ درمورد این پدیده شوم به ما نشان می دهد که تا چه اندازه این ضد اخلاق خطرناک بوده و چه تاثیرات منفی در جوامع داشته است ،پساز جنگ جهانی دوم و در آمریکا بصورت کاملا حساب شده رفتار ضد اخلاق آدم فروشی عامدانه و با هدف پالایش مد نظر صاحبان قدرت در جامعه رواج پیدا کرد و مشهور ترین آدم فروش تاریخ آن زمان آمریکا هم یک فیلمساز شناخته شده بود ، الیا کازان کارگردان سرشناسی بود که آنقدر در آدم فروشی شهره عام و خاص شد که فیلمی را در ستایش آدم فروشی به نام “در بارانداز” ساخته و روی پرده ها برد ، کازان آدم فروشی را در قالب یک شرکت ثبت کرد و بعد از آن به صورت علنی آدم فروشی می کرد ، همین رویه را امروز در استان خودمان و البته در مقیاس هزاران بار کوچکتر و بی ارزش تر شاهد بوده میبینیم که برخی افراد فلان موسسه را در ظاهر برای ارشاد طیفی خاص راه اندازی کرده ولی در عمل همان آدم فروشی سیستماتیک را علنی انجام میدهند، با اندکی دقت می توان آدم فروشان مشابه پیدا و پنهان را شناسایی کرده و بدون هزینه و تنها با طرد کردن آنها مکرشان را به خودشان بازگرداند.
کلام آخر اینکه ترویج ضد اخلاق ها در جامعه اتفاقی نیست ، برنامه ای حساب شده برای فاصله گرفتن انسان ها از یکدیگر است ، در نتیجه همین فاصله گرفتنها همبستگی عمومی کاهش یافته و ملت دیگر یکصدا نبوده و سرشار از تشویش و بی اعتمادی قدرت عظیم مردمی به حلقه های اعتماد بسیار کوچک تر تقلیل خواهد یافت ، در نتیجه قدرتی که متعلق به مردم است در جایی دیگر متمرکز شده و در این جامعه مردم دیگر حرف اول را نخواهند زد ، خروجی این رفتار هم کاملا مشخص است ، اقتدارگرایان و دستهای پشت پرده ترویج معلول های بی اعتمادی جامعه از فرصت استفاده کرده و بدون زحمت سنگرهای تصمیم گیری که روزی نماد قدرت مردم بوده اند را فتح کرده و به اصطلاح قدرت را در کشور یکدست میکنند.
چه باید کرد؟
دم دستی ترین راهکار مقابله با این آفت بسیار وحشتناک شناسایی افراد آدمفروش و طرد کردن آنها در جامعه و در صورت امکان دادن اطلاعت اشتباه به ایشان است ،جامعه ی امروز ما بیش از هر زمان دیگر به اخلاق مداری نیاز دارد ، چرا که رعایت اخلاق اتحاد ملت و افزایش قدرت آنها را در پی دارد ، رعایت اخلاق حلقه اتحاد جامعه و ترویج بی اخلاقی سست کننده همبستگی و قدرت مردم است ، رعایت اخلاق اعتماد و همگرایی ملت به یکدیگر را به دنبال دارد .