حال، چنانچه از تحلیل و تفسیرهای سیاسی، امنیتی و قضایی بگذریم و با نگاهی فرهنگی و اجتماعی به مسئله اعتراضات اخیر در کشور و به ویژه استان ایلام بنگریم، ابتدا یک هشدار و سپس یک پیشنهاد خطاب به استاندار محترم ایلام مطرح میشود:
هشدار:
استان ایلام در عصر حاضر ضربههای زیادی خورده است و همواره ضربهگیر نظام و انقلاب بوده است. جنگ تحمیلی فقط بمباران و تخریب زیرساختها و یا تاخیر در ساختن و آبادکردن استان نبود، بلکه خراشی عمیق بر روح و روان مردمانی مرزدار بود که زندگی آرام و شاد و طبیعیشان با صدای مهیب توپ و تانک و خمپاره به هم ریخت و علاوه بر اهدای ۳۰۰۰ جان پاک، زخمی ناسور بر روح و روان آنان بر جای گذاشت. علاوه بر جنگ تحمیلی، محرومیت تاریخی، دورافتادگی جغرافیایی، بیکاری، فقر و تورم و…، آستانه تحمل مردم را به پایینترین سطح ممکن رسانده و پیشتازی در خودکشی و دیگرکشی تنها یکی از علائم و نشانههای وضعیت بغرنج روحی و روانی این مردم جنگدیده و فقر چشیده است؛ استانی که در حالت عادی نیز وضعیتی غیرعادی داشته و دستخوش انواع ناملایمات و آسیبهای ریز و درشت اجتماعی و مسائل اقتصادی بوده است.
بیگمان، استان ایلام پس از اعتراضات اخیر با پیامدهای اجتماعی ناگواری مواجه خواهد شد؛ چرا که اعتراضات به ظاهر از کف خیابان جمع شده و خاتمه یافته، اما، تازه در درون خانوادهها و در زیر پوست جامعه آغاز شده است.
چه بسیارند پدران و مادرانی که شب و روز با فرزندانشان در حال مشاجره هستند و بنا به اقتضای سن تقویمی و عقلیشان آنان را از حضور در خیابان برحذر میدارند، اما نه تنها موفق نشدهاند بلکه رفته رفته بر قهر و خشم و شکاف و گسست نسلی آنان افزوده شده است!
چه بسیارند مادرانی که نگران جان و سرنوشت فرزندان بازداشتی خود هستند و کاری از دستشان برنمیآید، اما باید با هزار بیم و امید، بنشینند و صبر پیش گیرند!
چه بسیارند خانوادههایی که در این شرایط و در محیط قومی قبیلهای و کوچک ایلام به همدیگر بدبین میشوند و سر کینه و کدورت و زخمهای کهنه را باز میکنند!
و چه بسیارند نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی-که فرزندان همین مردمند- و در کف خیابان با چهرههایی آشنا رو به رو شدهاند و بین انجام وظایف قانونی و ملاحظات قومی و قبیلهای و طایفهای دچار تردید شدهاند!
از این رو، مشفقانه و دلسوزانه نسبت به آثار و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی اعتراضات اخیر و حوادث پس از آن-که اگر بیشتر از آثار امنیتی آن نباشد، کمتر نیست- هشدا میدهم.
پیشنهاد:
استاندار ایلام به عنوان بالاترین مقام عالی اجرایی استان و رییس شورای تامین نقش بسزایی در تدبیر امور استان دارد و در این مسئله نیز نوع نگاهشان میتواند راهگشا و سازنده باشد.
فارغ از همنوایی و همصدایی ایشان با مسئولان عالی و حاکمیتی کشور- که قابل درک است- نحوهی مواجههی وی با این مسئله میتواند متناسب با بافت فرهنگی و اجتماعی استان و شرایط پیشینی و پسینی آن متفاوت باشد.
از این رو، پیشنهاد میشود به موازات شورای تامین، سایر شوراها و کارگروههای تخصصی از جمله شورای فرهنگ عمومی و کارگروه فرهنگی و اجتماعی استان را نیز فعال نمایند، منوط به اینکه ادبیات حاکم بر شوراهای یاد شده، آسیبشناسانه و متفاوت از شورای تامین باشد. دعوت از اساتید و نخبگان حوزههای جامعهشناسی، مردمشناسی و روانشناسی برای حضور در این جلسات و استمداد از آنان میتواند دلایل و ریشههای اعتراضات خشن را روشن کند و آثار و پیامدهای روانی و اجتماعی هرگونه اقدام قهری و قضایی را نیز به سمع و نظر مسئولان امر برساند.
نگارنده با شناختی که از مسئولان عالی استان و دغدغههای فرهنگی و اجتماعی آنان دارد، امیدوار است همانگونه که در آبان ۹۸ شاهد رفتاری به نسبت معتدلتر با اعتراضات خیابانی در استان بودیم، این مسئله نیز با تدبیر و درایت و برخورد عادلانهی مورد تاکید استاندار بررسی، آسیبشناسی و حل و فصل شود.
بیشتر بخوانید: