همانطور که می دانید تفکر القاعده و طالبانیسم زائیده برنامه ریزی های سازمان سیا در منطقه خاورمیانه بود ، آنها به نیرویی در منطقه نیاز داشتند که در ظاهر هیج ارتباطی با آمریکا نداشته ولی خروجی عملکردشان منافع یانکی ها در منطقه را تامین کند ، به همین دلیل القاعده و طالبان را در منطقه به وجود آورده تا هر زمان به آنها نیاز داشتند از وجودشان بهره مند شوند(حمایت پنهان آمریکا از حکومتها و گروه های ایدئولوژیک افراطی تنها به طالبان و القاعده ختم نمی شود) …
آخرین ماموریت پنهان طالبان که در راستای منافع آمریکا انجام گرفت حضور مجدد در افغانستان و به دست گرفتن قدرت در این کشور بود ، ۱۱ سپتامبر و حمله القاعده به قلب ایالات متحده چه با برنامه خود آمریکایی ها بوده باشد یا خیر آغاز استمرار و تقویت چند برابری حضور ایالات متحده در خاورمیانه و غرب آسیا بود …
آمریکا افغانستان را به بهانه مبارزه با طالب و القاعده تصرف کرد و حکومتی را در این کشور روی کار آورد که مبتنی بر رای مردم بوده و افغانستان با وجود تمام مشکلات پیرامونش به سرعت به یک کشور جویای آزادی تبدیل شد ، شاید بپرسید که اگر هدفی دیگر از این برنامه داشت چرا یک حکومت وابسته به رای مردم را روی کار آورد ؟ یانکی ها علت حمله به سرزمین هرات را مبارزه با تروریسم عنوان کرده و بعد از تصرف آن راهی نداشتند جز اینکه یک حکومت مردم‌سالار که نقطه مقابل تروریسم و تحجر بود را روی کار بیاورند …
نکته جالب ماجرا از اینجا آغاز می شود ، در نتیجه حضور آمریکا در افغانستان و کنکاش تیم های ویژه برآورد منابع زیرزمینی در این سرزمین برای شناخت ثروت هایش ( آمریکا هیچ کشوری را از روی رضای خدا تصرف نکرده مگر اینکه از ثروت آن کشور هزینه های جنگ با احتساب سود چندین برابری آن را تامین کرده باشد ) ذخایر عظیم و بی نظیر نفت و گاز و انواع مواد معدنی ارزشمند از جمله لیتیوم (نسل جدید منابع انرژی پایدار) در افغانستان کشف شد …
شاید پذیرش این عدد سخت باشد اما باور کنید جمع کل ارزش معادن و سفره های نفت و گاز در افغانستان ( منبع) نزدیک به ده میلیون تریلیون دلار است ( ۹،۱۳۱،۸۴۰،۳۵۰،۰۰۰) برای درک دقیق تر این رقم آن را با بودجه سالانه ایالات متحده آمریکا مقایسه می کنیم ، بودجه سالانه کشور پرهزینه آمریکا در سال ۲۰۲۲ که به لحاظ افزایش زیاد حاشیه ساز هم شد ۶ تریلیون دلار است ، اگر عددی نزدیک به ده میلیون تریلیون دلار را به عدد ۶ تریلیون دلار تقسیم کنید بزرگی ثروت منابع زیرزمینی خصوصا معادن افغانستان را راحت تر درک خواهید کرد …
آمریکا بعد از تصرف افغانستان تا زمان قدرت گرفتن مجدد طالبان ۲۰ سال زمان داشت تا هرآنچه ثروت در این کشور وجود داشت را شناسایی کند ( همان کاری که در زمان حکومت پهلوی در ایران انجام داد و در کاوش ها و بررسی هایی که در ظاهر برای محمدرضا شاه انجام داد اما نسخه اصلی را نزد خود نگاه داشت تمامی سفره های زیرزمینی نفت و گاز و معادن و دیگر ثروتهای خالص ایران را شناسایی کرد) ، پس از شناسایی ثروت خالص در افغانستان یانکی ها باید قسمت بعدی نقشه خود را عملی می کردند …
برای درک راحت تر مطلب جمله اقتباسی ابتدای تحلیل را مجددا ذکر می کنیم “منزوی کن و غارت بفرما” ، پر واضح است که اگر یک حکومت متکی به قدرت مردم و دارای ارتباط حسنه با جهان در افغانستان قدرت را در دست داشت با پیشرفت تکنولوژی و تداوم مراودات با همه دنیا یک به یک منابع ثروت زیرزمینی را شناسایی کرده و با برداشت و استفاده از آنها به نفع کشور و ملت خود یکی از استعمارگران نوین امروز جهان ( آمریکا ) در بهترین حالت هزینه صرف شده در جنگ افغانستان به اضافه سود آن و احیانا مبلغی به عنوان باج را کاسب شده و این میزان به هیچ وجه کفاف زیاده خواهی ها و طمع ورزی های آمریکایی ها را نمی کرد …
اگر شما به جای آمریکا بودید برای دست یافتن ساده تر به این ثروت چه می‌کردید؟ به زعم نگارنده روی کار آوردن یک حکومت که نه نزد مردم افغانستان و نه در جامعه جهانی جایگاهی دارد و در انزوای کامل به سر می برد بهترین راهکار است ، یک حکومت منزوی و تحت تحریم نمی تواند منابع خود را با ارتباط حسنه با جامعه جهانی به درستی مصرف کرده و تبدیل به ثروت و توسعه و پیشرفت نماید ، حکومتی که در انزوای مطلق به سر می برد تنها یک راه برای سر پا ماندن دارد ، آن هم خام فروشی منابع خود از طریق بازارهای نامعتبر و به نصف قیمت و یا مبادله ثروت خود ازای غذا و کالاهای مصرفی می باشد( وضعیتی که امروز ایران دچار آن گشته است) …
اینجا است که استعمارگران نوین ( در راس آنها آمریکا ) که در غارت ثروت کشورهای مختلف خصوصا خاورمیانه با هم هماهنگ عمل می کنند به سرکردگی یانکی ها ورود کرده و با یک برنامه ریزی درست منابع عظیم چنین حکومت‌هایی را به نصف قیمت و در ازای غذا و کالا خریداری می کنند ، به عنوان مثال اگر ماده معدنی ارزشمندی مانند لیتیوم ( منابع زیرزمینی لیتیوم کشف شده در افغانستان به اندازه ای است که جای آمریکای جنوبی و کانادا به عنوان قطب برداشت این ماده ارزشمند را خواهد گرفت ، لیتیوم تنها ماده معدنی است که می تواند انرژی خورشیدی را در خود ذخیره کرده و در تولید باطری های خورشیدی کاربرد داشته و جایگزین مناسبی برای سوخت‌های فسیلی می باشد) در بازار های جهانی هر کیلو مثلا ۱۰۰ دلار معامله شود طالبان تحت تحریم که دنیا آنها را تروریست می داند و بغیر از چند کشور که خودشان وضعیتی بدتر از افغانستان دارند هیچ کشوری آنها را به رسمیت نشناخته است باید آن را حداکثر به قیمت ۴۰ دلار در بازار سیاه به فروش برساند و یا با غذا و کالاهای بی کیفیت معاوضه نماید …
شاید بپرسید منافع کشورهایی مانند آمریکا که ارتباطی با کشوری مانند افغانستان نداشته و در ظاهر دشمن سرسخت آنها هستند از این خان فروشی و حراج در بازار سیاه چگونه تامین می شود ، قسمت مهم ماجرا فقط خروج منابع ثروت از افغانستان است ، پشت مرزهای این کشور تمام بازارهای مالی زیرزمینی ( بازار سیاه و کارتلهای قاچاق انواع مواد مختلف )تحت کنترل یانکی ها فعالیت داشته و آنها فقط نقش دلال و رابط برای خرید منابع ثروت افغانستان و دیگر کشورهای مشابه را به عهده داشته و سود اصلی را استعمارگران نوین خواهند برد ( خوش خیالی است اگر تصور کنیم آمریکا از فروش نفت ایران در بازار سیاه برای دور زدن تحریم ها بی بهره بوده است) …
عده ای تصور می کنند دوران استعمارگری به پایان رسیده است ، اما نه تنها به پایان نرسیده بلکه در شکل و ظاهری شیک و بسیار خطرناک تر ظهور کرده است ، سابق بر این استعمارگران باید برای غارت و تحت کنترل قرار دادن یک کشور به آنجا لشگرکشی کرده و آن سرزمین را به کنترل خود در می آورد ، اما در روش‌های جدید دیگر نیازی به حضور فیزیکی نبوده و استعمارگران نوین با استفاده از ابزارهای جدید که رسانه مهمترین آنها است اهداف خود را در خصوص غارت ثروت کشورها دنبال و پیاده سازی می کنند …
اما حکومتی مانند طالبان چگونه تلاش می کند رفتار خود را توجیه کرده و زمامداری ش را تداوم بخشد ، ایدئولوژی پاشنه آشیل طالبانیسم است ، طالبان و حکومتهای مشابه دقیقا گرفتار مسئله ای شده اند که نقطه مقابل تفکر ، تعقل و اندیشیدن است ،تجربه ثابت کرده است که ایدئولوژی های افراطی با علم و دانش و فکر و اندیشه در تضاد هستند ، افراطی های مذهبی علاقه چندانی به اندیشیدن نداشته و جواب همه سوالاتی که نه پاسخی برای آن سراغ دارند و نه اجازه می‌دهند اهل دانش به آنها پاسخ دهند را به دنیای دیگر موکول می کنند ، اصولا اگر یک حکومت ایدئولوژیک مانند طالبان اهل تفکر ، عقلانیت و تحلیل درست و منطقی بودند دقیقا در زمین آمریکا و دیگر استعمارگران نوین بازی نکرده و طوری رفتار نمی کردند که جامعه ی جهانی در رسیدن آمریکا به اهدافش با وی هم نوا گردند ، از مصادیق دیگر تضاد ایدئولوژی های افراطی و مذهبیون با علم و دانش و فکر کردن عنادی است که آنها با علوم انسانی که در دانشگاه ها تدریس می شود دارند ، فلسفه و منطق تلاش می کنند برای هر سوالی که در ذهن انسان مطرح می گردد جواب منطقی مبتنی بر عقلانیت و واقعیت‌های اثبات شده جهان هستی پیرامون ما ارائه دهد ، این در حالی است که افراطی های عقیدتی علاقه چندانی به فکر کردن برای رسیدن به جواب نداشته و رسیدن به جواب بسیاری از سوالات ذهن بشر را به جهان دیگر موکول کرده اند …
نتیجه گیری ؛
یکی از روش‌های بسیار وحشیانه و ضد بشری آمریکا برای غارت ثروت دیگر کشورها روی کار آوردن حکومتهای منزوی در کشورهای دارای منابع زیرزمینی است ، آنها ابتدا در یک بازه زمانی مشخص منابع و ثروت کشور مد نظر خود را شناسایی کرده و همزمان زمینه های تغییر حکومت در آن کشور را فراهم می کنند ، بعد از روی کار آمدن حکومت جدید با استفاده از غول های رسانه ای که در اختیار دارند افکار عمومی جهان را برای نگه داشتن آن کشور در انزوای بین المللی همراه کرده و در نهایت تحریم هایی که اقتصاد آمریکا به تداوم آنها بستگی دارد را اعمال کرده و به هدف خود می رسد …
اما راهکار چیست؟ آمریکا از رفتارهای جنگ طلبانه مبتنی بر عقیده ( عقیدتی ها همواره خود را حق و غیر خود را باطل می دانند و تریبون هایشان را به تبلیغ باطل ستیزی اختصاص می دهند ) استقبال می کند ، تداوم این باطل ستیزی(از نگاه حکومتهای ایدئولوژیک افراطی) توسط افکار عمومی جهان به جنگ طلب و حامی‌تروریست بودن تفسیر می شود و زمینه انزوای بیشتر را فراهم می کند ، این نوع حکومتها اگر واقعا با آمریکا و همراهانش مشکل دارند باید برای نقشه های آنها پاتک در نظر بگیرند ، باید به جهانیان نشان دهند که حکومتشان مبتنی بر عقلانیت و دوستی با تمام ملت‌ها و کشورها بوده و هیچ کدام از مقامات آنها با اظهارات جنگ ستیزانه آمریکا و دیگر استعمارگران نوین را در رسیدن به اهدافشان یاری نکنند و با جهان از در صلح و دوستی وارد شوند …
افغانستان تحت لوای طالبان و با مردمی که عامدانه ناآگاه رشد کرده و بالغ بر ۹۰ درصد آنها از میزان ثروت کشورشان خبری ندارند ( آمریکا با علم به وجود ثروت عظیم موجود در افغانستان اجازه رشد مغزی و آگاه شدن را به مردم این کشور نداد و با تقدیم مجدد افغانسان به طالبان این کشور را ۵۰ سال دیگر به عقب برد) یک گنج و منبع ثروت عظیم است که برنامه های بدون نقصش برای غارت این کشور را آغاز کرده است …
نکته دردناک و البته اندکی مضحک آنجا بود که نیروهای طالبان در عین حماقت بعد از فتح کابل به جشن و پایکوبی پرداختند، اما این انسان های بی فکر و اندیشه که تحجر تمام وجودشان را گرفته است هیچ اطلاع ندارند که عروسک خیمه شب بازی دست قدرت‌های جهانی بوده و برای آنها از پیش تصمیم گرفته شده که در فلان زمان باید مجددا افغانستان را تسخیر کرده و کشوری که جز ثروتمندترین ممالک جهان است را در فقیرترین شرایط ممکن نگاه دارند ، راه چاره مردم افغانستان و همه مردمانی که در چنگال تحجر و افراط و تفریط گروگان گرفته شده اند تنها و تنها آگاه شدن و اتکا به قدرت خود و خزیدن به دامان تفکر و اندیشیدن و عقلانیت است …
